خانم زنگ زد بهشون و خیلی ناراحتی که چرا نمیایی و بلند شو بیا و این ها ۵شنبه ای بود که قبل هفته ای قبل شهادتشون ایشون از اینجا رفتنرز آمریکا اینو بهانه قرار دادن. و گفتن این توسط

ازم شما که نیروهای کتاب حزب الله کشته شده في يوم 29/12 اتصل وزير الدفاع الامريكي السيد اسبر وان في كركوك حصل مثل هذا الهجوم وبالتالي نحن سنرد في بقصف بعض المقرات التي نشتبه انها قامت بمثل هذا العمل انا قلت له نحن بيننا لجان تحقيقيه ونحقق وانتم طرف في هذه اللجان وليس من الصحيح قيامكم باي عمل من هذا القبيل هذا سيكون عمل خطير وستتكون له مردودات كبيره تا اون زمان هنوز مستقیم اقدامی انجام نشده بود توسط آمریکایی ها اسرائیلیا زده بودن تو خاک سوریه القياده المشتركه العراقيه حتى تضع نفسها في الانذار وكذلك ابلغت الشيخ. ابو مهدي عندما كنت

ابلغ الشهيد يعني بعد حوالي ربع ساعه 10 دقائق من المكالمه قال لي سيدنا القصف يجري الان في القائم فصائر عده في الحشد الشعبي هددت واشنطن برد خاص على استهداف الولايات المتحده مقررات هو ان تخرج فصائل المقام والحشد الشعبي من هذه المناطق وان تتفرغ هذه المناطق بشكل كامل من كل قوه يمكن ان تفشل المخططات الامريكيه.

هو يعتبر انه سيلي. الحجي حجي قاسم رحمته كان البرنامج انه يوم الاثنين عراق تماس گرفتم با حاجی از ایشون پرسیدم که حالا با کد معمولاً ما با هم صحبت میکردیم گفتم مثلاً سمت ما میای یا نهشون گفت نه من برنامه ای ندارم. و گفت که من میخوام برم

سمت عراق شاید از اونجا بیام سراغ شما. اگر کاری نداری نیستم گفت که نه نرو. گفتم برای چی نرم گفت که احتمال داره رفیقمون بیاد وقتی که با یه عبارت که رفیقمون بیاد من متوجه می شدم که حاجی می خواد بیاد گفتم چه گفت که تو ۲۴ ساعت آینده گفتم صار يوم الاثنين والزياره

الظاهر تكنسلت او تاجلت بالتالي احنا ما كان عندنا علم انه شنو شنو الموضوع لكن ما اجا الحجي الحجي قاسم ما اجا للعراق. يوم 31 بالشهر كان كذلك تشييع الى الشهداء وهذا التشييع الشهداء ادى الى الذهاب الى السفاره والذي حصل اعتصام امام السفاره وهذا الامريكان كان يعني وضع حساس جدا يعني وفي حاله حماس شديد وتالم شديد لفقدان هؤلاء الشباب بهذا العدد الكبير اندفعوا نحو السفاره لذلك امام هذه الظروف الحساسه. انا ما كنت ارى صالحا ان ياتي حج قاسم الى العراق احنا كنا نلح بعد حادث السفاره كنا نلح على ابو مهدي انه روح لايران روح زور اهلك روح اهلك حتى شويه الوضع يستقر بعدين تجي

فموضوع زياره حجي قاسم اجلت هذا الموضوع. سه شنبه ها تو اون زمان ما یه پرواز مدنی داشتیم یعنی روتینگ ما همیشه اینطوری بود ما فرودگاه بودیم منتظر بودیم آقای ابوباقر تشریف بیارن به ما گفتن که آقای ابوباقر میخواد بیاد اینا خب طبیعیه که منم وظیفهم بود که هم فرودگاه باشم همیشه هم موقعی که بالاخره مسئولی فرمانده ای کسی چیزی میداد اینا بالاخره احتراماً برم استقبال کنم ازشون من به دفتر گفتم که هماهنگ کنید من میرم فرودگاه ابوباقع را خودم میرم میارم. باز نشست و اومد چسبوند به فینگر مطابق معمول بنده زمانی که می خوام در به هواپیما رو باز کنم از برادرمون مجوز می گیرم که در هواپیما رو باز کنم یا باز نکنم فعلاً من و با

ماشین رفتیم پای پلهکان هواپیما مسافرا شروع کردن پیاده شدن سر تیم امنیت پرواز گردن منو گرفت گفت. آقا سید کجاست گفتم آقا سید پایینه گفت بگو بیاد بالا دیدیم ابوباقع داره از پله ها میاد پایین هی اشاره ما می کنه بیاید بالا نزدیک تر که بهش شدیم تقریباً سینه به سینه شدیم گفت حاجی بالاست وقتی گفت حاجی بالاست من همون لحظه سیدو دیدم اصلاً سید رنگ و روش پرید چنده اصلاً من وایستادم اصلاً دیدم از این پله سمت راست هواپیما آقای حسین پور جعفری از

نه ما حاجی آقا رو ببینیم رفتیم پشت هواپیما آقا سیدم اومد دیگه حاج آقا رو برد و رفت راننده شد پورجعفری جلو سمت به قول معروف یا نفر بعدی نشست حاج آقا عقب نشست سمت راست پشت سر پورجعفری منم نشستم عقب پشت سر خب نه تیمی نه حفاظتی نه اسلحه ای هیچی یه مقدار از را که اومدیم اولاً که هی سؤال میکرد

واقر هم دیگه پیر شده اونم باید شهید بشه دوباره ی کم جلوتر باز گفتش که تو هم دیگه پیر شدی تو هم دیگه به درد نمی خوری تو هم باید شهید بشی گفتی مگه خدا ازبرت بشنوه. الناس تتجمع مقابل السفاره هذا خيار الخيار الثاني ان يصير مقاومه يعني يصير قصف للمقرات وتصير معركه يعني هذا صعب كان في اصلا مظاهرات بالعراق المظاهرات كان برنامج امريكي لتغيير الحكومه وكنا نعرف واحد الاسباب ان السيد عادل

ثلاثه مرات تؤجل زيارته الى الولايات المتحده الامريكيه الى انه ينتظرون انه هذه المظاهرات اذا عدت ثمارها بعد ما يحتاج اذا ماكو السيد عادل يسمحوا له يعني يعطوه موافقه على زياره الولايات المتحده الامريكيه عندما حصلت المظاهرات تبدل البرنامج بشكل عام الامريكان سيطروا على الاجواء بشكل عام وهم بدوا انه ما يسمعون حتى للحكومه العراقيه مطلقا لم يسمعوا الى الحكومه العراقيه وكان يطيرون ينزلون يتحركون بالاجواء وكانها اجواء امريكيه وكان البيت والمقرار الحركه بشبه يعني مراقبه دائميه. صوت الطيران المسير موجود يوم بعد حادث السفاره هو راح لموقع السفاره يطلب من الاخوه

المعتصمين انه يغادرون المكان وانا كنت وياه وهو ما قبل اطلع وياه اخذ بس سايق وراح بنفسه انا هم سنت قلق على وضعه فطلعت وراه بسيارتي و با تاكيدات اكيد آقای ابوحسن و آقای ابومهدی اونجا می کردن که آقا اینا رو بیرون بکنید درگیری کشیده نشه. خیلی سخت جلوی جمعیت رو گرفتن که وارد ساختمون اصلی نشن وشفت هناک هو یعنی بشکل دقيق مراقب من قبل الامريكان بحيث يعني الابراج السفاره كانوا يسلطون الضوء السفاره على على شخص ابو مهدي من يتحرك هناك كان مشخصين يعني هو اللي يتحرك هو يجي هو به همین دلیل با همه این اوضاع آقای ابوفدک و دوستان اونجا. اونجا و بچه هایی که اونجا بودن کوشش کردن جمعیتو کشیدن بیرون از داخل سفارت من

در گاراج باز کردم دیدم که حاجی من از ماشین پیاده شدم حاجی یه ماکس سوش داره بعد من همین حالت جوک دستم داده بود حاجی با همین شوک من حاجی یه خنده ای زد ماکسشو برداشت خنده گفت چیه رضا هیچی همینجوری سلام علیک کردما گفت رضا تو هنوز مجردی گفتم حاجی بله د تا الان هنوز که ما مجرد موندیم بعد خب حاجی اومد داخل خونهشم خیلی حاجی عجله داشت این وسط اونجا مثلاً هیچ فضایی آماده هم نبود که مثلاً حاجی بیاد سردم بود زمستونم بود حاجی هم خیلی تبش سرد بود از سرما زیاد مثلاً رابطه خوشی نداشت تا رسیدیم حاجی اصرار به اینکه دو تا چیز اصرار کرد گفت یک تلفن میخوام دو تلویزیونو روشن کنید تلویزیون چیزی نشون میداد سفارت آمریکا رو ریخته بودن تلفن آماده شد سه تا تلفن زد یه تلفن. زد به ابومهدی دیگه من اومدم اینور یعنی جایی که

تلفون می زد ریخت و اومدم این ورتر یه تلفن زد به حامد یه تلفونم به احتمال خیلی زیاد میگم ۹۸ زد به آقای شمخانی ۴ ۵ ماه قبلش من رفته بودم تهران خدمتشون مرخصی بعد یه سر رفتم بهشون سر زدم اینا دیدم که یه چند دقیقه به من گفت بشین. یه چند دقیقه نشستم باش اینا یه ذره با همونجا گریه کردیم یعنی حاجی برگشت گفتین خسته شدم دیگه گفت عراق منو خیلی خستجاده كان جدا تعبان تعبان من السياسه العراقيه تعبان من جسده تعبان من اييه العلاقات مع كثير من الاخوان كان يريد ان يرتاح كان يريد فعلا ان يرتاح يعني هو يفكر بمصلحه العراق كعراق كحكومه يقول مو مهم ال اشخاص المهم الحكومه المهم يكون في حكومه تستطيع ان تخدم الناس هو حتى قال هذا الكلام

للاخوان السياسيين في احدى الجلسات كان موجودين هذه اللجنه التي تتابع كانوا يتكلمون على الاشخاص وهذا جيد وهذا مجيد وهذا كذا وهذا كذا كان يقول لهم فكروا في شخص تست يستطيع ان يحمل هم العراق يستطيع ان يعمل للناس في العراق يعني هو لم يقول كلمه محاصصه ولكن لماذا تفكرون انتم كل واحد يريد ان يكون حوادث مهم چون عراق یک مکان اصلیست از یه جهت بعضی از اشکالاتو می شد به این گروه های اسلامی اونجا نسبت بدید ولی از طرف دیگه زحماتی که این گروه ها کشیده بودن کارهایی که کرده بودن در

واقع مستحق این هجوم و این عملیات روانی نبودن و متأسفانه در بین شیعی که بزرگترین مجموعه شیعه در عراق هست یه ناهماهنگی و ناهمگونی عجیبی از هم حضور شما وجود داشت و وجود داره بسیاری از جریاناتی که حتی ارتباط نزدیک با خود گروه های عراقی و گروه های شیعه داشتن بعضیاشون حتی وارد این. تظاهرات شدن نمی دونستن حادثه چی در ارتباط با آقای دکتر عادل آمریکایی ها خیلی خسارت دیدن اینا خسارت بزرگ دیدن اومدن خود ترامپ در عین حال اسد زمانی که به ایشون تماس گرفتن ایشون فرمودن که شما اومدنتون از شما

غیرقانونی بوده و شما بر ما وارد نشدید. الحاج قاسم والحاج ابو مهدي المهندس كان عندهم نظره بتجاه المظاهرات النظره كانوا يقولون هاي الناس اللي اللي جاي تطلع وجاي تحتاج هاي الناس فعلا ناس مظلومه وفعلا لها حقوق موجوده صحيح يعني السفاره حاولت استغلال هاي الناس وحاولت

اللعب بمشاعر الناس ولكن بالواقع المتظاهرين اكو عندهم مطالب مشروعه ومطالب حقيقه. فكان يقول للاخوه السياسيين كان يقول لنا جميعا يجب ان يعود المتظاهرين الى بيوتهم منتصرين الدور اللي يعني الدور اللي اداه الشهيد الحاج قاسم سليماني والحاج ابو مهدي يعني شلون نقول الايقاف الوقوف امام اهداف هذه التظاهرات ازعج امريكا جدا في تلك الليله. في حدود الساعه التسعه اتصل بي الرئيس ترامب وكانت تعرفون 31 كانون هو راس السنه الميلاديه وهي بالنسبه احتفالات تجري في الولايات المتحده و يعني شكر ان تم انهاء وقال من هم هؤلاء هل هم ايرانيون

قلنا لا هؤلاء عراقيه. احتجوا على مساله القائم ونحن حذرنا وزير الدفاع الامريكي اسبر من ان ستكون هناك ردود فعل خطيره وعنيفه قال نحن لا نعرف الايرانيين جيدا انتم تعرفونهم افضل منا انا قلت له الايرانيون يقولون نحن لا نريد الحرب وانتم تقولون لا نريد الحرب و اللقاء استمر بحدود ربع ساعه يعني قال ما استمرت بحدود ربع ساعه قال انتم مفاوضين بارعين جيدين ما تستطيعون ان تعملوه في هذا الشان نحن مستعدون وانا اعطيك يعني ان تتصل بي متى ما اردت مباشره كرر هذا الامر مرتين على ما اتذكر نحن مستعدون

للاستماع طبعا لم يكن راضيا عن ايران حاول. ان تتصل بالايرانيين ونحن ايضا سنكون مستعدين وارجو ان تجلب لنا اخبار سعيده في العام القادم ما به حاجی گفتیم که اینجا نمود گفت باشه خدام اینجا نمیخوام بمونم گفتیم خب برنامه تون چیه حاج آقا گفتن که من میرم لبنان و چهارش یا چهارشنبه آخر شب برمی گردم یا پنجشنبه. دیگه نشستیم تقریباً تا ساعت شد تقریباً ۱۲ بعد از شب فقط به من حاجی گفتش که قبل از اینکه بره بخوابه گفتش که پرواز کی داریم برای بغداد گفتم من فردا سؤال می کنم بهتون میگم حاج قبل. قاسم كان عنده زياره قبل الزياره الاخيره اللي استشهد بها يوم 22/12 كنا جالسين في بيت الحاج ابو مهدي وكان جلسه جمعتنا هذه الجلسه كانت

جلسه مهمه جدا وكان بها قضايا سريه باعتبار ان الامريكان بعثوا معاون وزير الخارجيه الامريكي معاون وزير الخارجيه الامريكي جاء الى العراق و ابلغ المسؤولين العراقيين ان امريكا جاءت الى العراق وستجيء اكثر وسوف لن تخرج من العراق وهذا ليس اخذ اذن منكم هكذا كان اليس انا الذي وقعت اتفاقيه مع امريكا اتفاقيه الاطار الاستراتيجي والتعاون في مختلف المجالات ايران ما قالت لماذا وقعتم لان هذا شان عراقي احنا نعتقد بان العراق يستطيع ان يستفيد من امريكا ولكن حينما تكون امريكا مثلا تريد ان تتدخل بالشان العراقي او تريد ان تتخذ من العراق منصه للاضرار بالدول الاخرى نقول لا

الله

دو تا ماشین در فرودگاه بغداد مورد هدف. شما بلافاصله اتفاقی بود دنبال خدا رحمت کنه پورجعفری رو می گرفتیم تلفنش در دست.

israel war plans just to throw white phosphorus on the magazi refugee camp between the magazi and librager fuji camp there is huge fire there and they just throw a white force.

"if i must die, you must live to tell my story, to sell my things, to buy a piece of cloth, and some strings, make it white with a long tail, so that a child somewhere in gaza, while looking heaven in the eye, awaiting his dad who left in a blaze, and bid no one

farewell, not. even to his flesh, not even to himself, sees the kite, my kite, you made flying up above, and thinks for moment, an angel is there, bringing back love, if i must die, let it bring home, let it be tail.

your headlines on pressv, the gazas rift faces major health crisis as israel continues to pound the territories hospitals, taking the overall death toll to nearly 23,000. the islamic resistance. in iraq says it has recently launched a long-range missile towards the israeli city of haifa, and israely forces kill three palestinians including the 4-year-old girl after shooting at two vehicles at the checkpoint near the occupied city of our woods.