راستی رو از فرهنگ کرد آموختن مث اون کوها دروغ ندارم قرس اومدم هنرهای زیبا بزرگترین استادا به من اصول هنری رو و فرهنگ ایرانی و اینا رو یاد دادم بچشم که رفتم سربن اونجا واقعاً تفکر عقلانی رو به من سربان یاد داد متودولوژی رو یاد داد من وامدار. فرهنگم اینا رو که کنار هم

میذارم خود به خود در درون من یک نظام نشانشناسی و یک نظام هنری میشه من طبیعتم و تربیتم اینه.

of

یک سال قبل از کودتای ۳۲ به دنیا اومدم در اوج تحولات اجتماعی پدر من سیاسی بود پدر من تربیت شده عموش بود و پدرش یعنی پدربزرگ من یکی از مبارزان بزرگ مشروطه است خیلی اهل فضل بودن همه خانواده من من چشم باز کردم پدر من یک رفی داشت که کتابای

سرمایه وحشتناکی اومد و یه آقایی منو پرت کرد توی مغازه و پتو آوردنا و واقعاً زندگی دوباره اینجا پیدا کرده هیچ وقت. دو سال قبل از اینکه برم دبستان پدرم به محض اینکه فهمید آقای شعورکی پیدا کردیم ما رو می فرستاد یک مکتبی مکتب قرآن بود آقایی بود کافته بهش می گفتن مخفف کا فتح الله کردیه دو تا مغازه متصل به هم بود تو یکی از گذرهای بسیار مردمی و شلوغ سرندش به اسمه سرتاپولا یه یه چوبی هم داشت خودش از اینجا می نشست اون آخرین نفرو می تونست بزنه جلوی چیز مدخلم یه چیز گذاشته بود یهکم آج شکلات و شیرینی نقل و از این چیزا آدات ما میومدیم صبح به صبح اول اون یک ریالمونو خرج می

کردیم یعنی می رفتیم از خودش پوز می دادیم که امروز از خودش خرید میکنه به نوبتم می رفتیم از مسجد آب خنک می آوردیم که بخوریم با یه کاسه و از این چیزا خیلی یکی از شیرین ترین لحظات عمر من شرکت در این مکتب قرآن چیزه دوره قبل پیش از دبستانه توی فرهنگ و توی یک محیط جغرافیایی بسیار شیرین بزرگ شدن اصلاً صبح ها موقعی که بیدار شدم صدای مرغ و خروس و گنجشگاه و صدای فواره آب و صدای قرآن خواندن پدرم از تو پنج در یا مثلاً پدرم صبح زود می رفت آبی در اونجا نمازشو می خوند بعد با گلای وحشی میذاشت زیر بینی اون ما رو بیدار میکرد من با برادرام تو حیات با هر کدوم یه درخت داشتیم هر کدوم یه تاک داشتیم اصلاً اینجوری من مراقبت می کردم از درخت و تاکم آقای نصری کاکا بحمنیاره

در من یک ویژگی های نژادی، یک ویژگی های مذهبی و یک ویژگی های فرهنگی وجود داره که با ممکنه تهرانیا یکی نباشه قطعاً هم یکی نیست همین طور که برای ترک ممکنه این باشه یک بلوک یا یک لر یا یک عرب یا یک ترکمن این تقسیم بندی های

ریزتر نژادی فرهنگی باعث میشه که من یک چیزایی رو درک بکنم که اون کسی که از موضع اکثریت نگاه می کنه در...

پرده باز شده اون حفره نورانی مپوت کننده. یه عده محصل بودن خارج از کشور الان طرحش تو ذهنمه و به یک شیوه رومانتیک همون محصل رو توی کلاس درس تیرباران می کردن یه کم سنم رفت بالا و شعور پیدا کردن به مسائل اجتماعی فهمیدم این در دوره تبلیغات ضد حزب توده بوده و اینم مثلاً شوروی بوده اینا این این وطن پرست بوده نخواسته بعدها معناشو پیدا کردن. اینقدر این تأثیر هولناک رو من گذاشت که از دوباره به صف ما رو

آوردن از مدرسه تا از اون سالن تا مدرسه و زندگی من منقلب شد یعنی من فکر کردم پیدا کردم چیزی که تشنشم هر ساعت می خورم بیا ناقابل خرج سفر قابل نداری نه نه حق وجمعه بچه ها قابلاً این ترافله روم اگه بدی اولادی. تصمیم میگید تغییر میدید به من بگید به بچی بگم

خود برا چی تصمیم میگیرید لکه ها رو دونه دونه میارن بیرون یه کم طول می کشه تا لکه ها رو بیان بچین باز یک هنر چه شعر باشه چه رومان چه نقاشی چه تئاتر چه موسیقی اولین کارکردش اینه که به عنوان یک مفر یه گریزگاه مخاطب بتونه در پرتو اون یه گریزی بزنه یه رفتگی بکنه و بتونه فردا دوباره به زندگی معمولش برگرده و بار مصائب رو بهتر به دوش بکشه در تئاترم همینه یعنی اولین کار ما اینه که موضوعی رو بیاریم و به شکلی اون موضوع رو پرداخت کنیم و اجرا بکنیم که بتونه مردم رو سرگرم بکنه. مسئله دوم روایته یعنی. شما هر نسلی یکی از اولین وظایفی که بر عهدش هست اینه که راجع به دوران خودش راجع به

مسائل کشور خودش جامعه خودش یه مسائلی رو باید روایت بکنه شما اگر خودتون راجع به مشکلاتون مسائلتون دغدغه هاتون روایت نکنید دیگران خواهند کرد من راستشو بخوای نه دنبال تفنن شکلیم نه تجارت من دنبال یک تئاتر فرهنگی هنری ام که بتونه مسائل دوران خود ما رو توش مطرح بکنیم همون طوری که در دهه ۴۰ هم همه درام نویسا و کارگرا تو همین تهران هم این کارو کردن.

کوچیک به دیگران هیچ نتیجه.

فرانسه است با پدر مادر هم بازیام کردی حرف می زدیم سختترین کار زندگیم آموختن فارسی بوده بعد که رفتم فرانسه. بهتون اعتراف می کنم یه بار دیگه این پیش اومد اونم خیلی برام دشوار بود برای اینکه تازه داشتم بر تمام زوایای زبان فارسی چیره میشدم زبان انگلیسی رم یاد گرفته بودم خورد خورد و بعد اونجا از ریشه میبایس یاد می گرفتن روزی ۶ ساعت کلاس می رفتم و روزی ۶

ساعت هم خونه کار می کردم ولی یه اتفاق افتاد اونجا لذت بردم و این بود که معلم فونتیک ما که به ما درس تلفظ زبان یاد میداد اومد گوش کرد تازه اومده بود جانشین همکارش که تو مرخصی بود اومد گوش کرد چشاش گرد شد گفت تو فرانسوی هستی گفتم نه گفت این تلفظ درست از کجا یاد گرفتی گفتم من از تکنیکهای بیان تئاتر یاد گرفتم. دانشگاه تهران دانشکده هنرزی که اتفاقاً نمرهم خوب شد نفر چهارم کنکور شدم تو این فاصله مربی

تئاتر کانون پرورش فکری بودن ۳ سال اول. ولی این مربی تئاتر کودک و نوجوان در ایران من و ۱۱ نفر دیگه هستیم بعد که فاروت شدن سال ۵۴ رتبه اول نه تنها رشته تئاتر رتبه اول کل دانشکده هنرهای زیبا شدم و به همین دلیل از طرف روابط فرهنگی سفارت ایتالیا ۵ تا بورس دادن یکیشو به من دادن اولینشو و یکی هم وزارت العلوم داد که من از چیز وزارت العلوم استفاده کردم قرار بود اول بریم انگلیس. بعد رفتار اون مسئول روابط فرهنگی انگلیس خیلی خوب نبود و از این لحظه در اختیار مایی و گفتم نامه رو بده من در اختیار خدا هستم فقط پاررو کردم خیلی بهش برخورد بعد برگشتم وزارت علوم گفتن این چه کاری کرده گفتم همچین جمله ای گفته رفتم پیش دکتر رفیعی گفتم ببین من میخوام برم سربه بلد نیستم من یک کلمه

فرانسه گفت چیه گفتم یه نام نوشت واسه من که

انقلاب شد من پاریس بودم و از اونجا تغییر میکردم من نیومدم ایران تا نوروز ۵۹ یه ماهی موندم خواستم ببینم ایران چی شده. اولین چیزی هم که دیدم و به هیجان اومدم و فکر کنم در همه عمرم فراموش نخواهم کرد تا روزی که منو به خاک بسپارند گروه های جوانان خوش فکر متفکر کنجکاه بود که گروه گروه گله گله در خیابون ها میدون ها دانشگاه اینور جمع می شدن و بحث می کردن من

اینو زیبات صحنه انقلاب دونستم هنوزم می دونم یعنی بعد از انقلاب به نظر من یک چیزی که در ایران اتفاق افتاد علاوه بر این تساهل مهم ترینش این برادری بود که ما از یک فرهنگ خودی سنتی داریم جدا میشیم.

یک عدد مقدسیست که در واقع ویژه زنا و ویژه باروریه مظهر ایزد آناهیتا و الهی حامی زن و عشق و باروریه یک عدد ۴۰ هم به همین چیزه و این زنانه ترین شیع.

for muslims across the world, eid al-fitr, which marks one month of obedience to god in the holy fasting month of ramadan is a special feast. muslims feel festive and proud for their servitude to god. ramadan is called the month of blessings. out of respect for the holy month, muslims put aside their differences and hostilities and forge a stronger unity. different cities and villages

in iran have their own traditions for ramadan, which date back to centuries. get a glimpse of it in this documentary on press tv. we're ready to marsh, let's start slowly, but strongly, and solidarity with the palestine and israel is one of the worst things that has happened, or zionism is one the worst things that has happened to the jewish people. the my experience, it really really wasn't until the 80s that was able to

open my heart enough to see truly what israel and cionism had done and was doing and continued to do. did not grow up as an anti-zianist, which is what i am today, yeah, yeah. i grew up as a zionist in a very zionist family that identified judaism with zionism. abu hussein iraq, intefada shaabaniya during saddam hussein's regime by abu hussein. كان اللي ما يروح يلتحق بالجيش لو يقص ذانه لو يقتلوه forced migration from the

home. يعني ايران بالنسبه لنا كشيعه وعايشين برا بالخارج يعني تحس اكو فرد اتصال روحي بينك وبين هالبلد هذا يعني لانه شيعه وبيها الامام الرضى سلام الله. vegetarianism was introduced as a healthy lifestyle and later on it became fancy too, some say it can save the planet as well, all

right? however, some people hijack the idea and use it as means of earning money. watch in this documentary how the millennia old lifestyle was knocked off corpse. bismillah.

you press tv headlines. israel forces kill scores of palestinian civilians and new massacers in gaza as the death toll from regime's genocide tops 32,400, mostly women and children. the political bureau chief of hamas says israel is facing unprecedented political isolation. and the emmy army says is conducted multiple operations in the red sea and