Skip to main content

tv   Documentary Midday Adventure 2  PRESSTV  November 27, 2023 8:02pm-8:31pm IRST

8:02 pm
روزعه اگر اشتباه نکنم حول حوش ساعت ۱۱ باید باشه که دیگه از اونجا راهی میشن و اون زمانی که اینجاها می رسن احتمالاً حول حوش ساعت ۲: حیدر بابا جونی.
8:03 pm
شروع میشه به خودرو اتفاقی که میفته این هست که ۳ چهار تا تیر به جاهای استراتژیک خودرو برخورد می کنه یعنی بعد ها گزارش ها حاکی از اینه که خود موتور رو هدف قرار دادن و ای پی سی خود رو هدف قرار دادن و لوله انتقال سوخت رو هم هدف قرار دادن که به قول به اقدام جلوتر اگر امکان
8:04 pm
داشت اصلاً ماشین رو منفجر بکنن با شلیک به سمت سوخت که اینجا با همون سرعت دیگه بابا می کشه کنار و کنار متوقف میشه اینجا رو اگر ما تقریباً محل ایستادن خود رو در نظر بگیریم بین مثلاً این تیره برق اول و دوم که ما الان جلو میبینیم اونجا محل استقرار نیسان بوده در رو رو باز می کنه و گویا از اینجا لاستیک رو نگاه می کنه میبینه لاستیک نترکیده وقتی که می بینه لاستیک نترکیده شستش خبردار میشه که حتماً اتفاقی افتاده دیگه پیاده نمیشه تو همین هیین که دوباره میشنه پشت فرمون اون تیرهای شیشه شلیک میشه اینجا خورده بود یکیش اینجا یکیش اینجا که اینا ا اومده بابا که خم شده از توی
8:05 pm
پشت سری عبور کرده از عقب خودرو خارج شد بابا از مامان می پرسهه که این تیرا داره از کجا میاد از کجا اینا دارن تیر می زنن یعنی هنوزم متوجه نشدن که چه اتفاقیه مامان میگه من فکر کنم از اون نیسان جلویه که به قولي می بینن که ماشین داره گلوله باران میشه ماشینم که ضد گلوله و زرهی و این ها نیست بنابراین بابا تصمیم میگیره که خودرو رو ترک بکنه از خودرو خارج بشه برای اینکه احتمال زیاد هم قدرت عملیات بیشتری داشته باشه برای اینکه بتونه خودش رو محافظت بکنه و هم اینکه به عنوان هدف خارج بشه تا مامان در خطر نباشه. it was april
8:06 pm
the 28th, 2010. the third building of the ministry of defense held a secret meeting at the highest level of the ministry. the subject of the meeting was a report by a high-ranking director on his years long research. the research was carried out day and night by young team in field and lab methods. the four-hour presentation was. که جوونیاش درگیر انقلاب و جنگ شده رفته سپاه بعد از جنگ اومده درس خونده خب شروع تحصیلاتش بعد از پایان جنگ هست بعد از جنگ اومده درس خونده تا دکتری فیزیک هستی که خودش یه دوره طولانی هست یه همچین آدمی خود به خود دنبال این هست که دنبال فل این اواخر تو روش تحقیق و بعد فلسفه
8:07 pm
علمم یه دست بالایی داشت. فخریزاده جایی رو به وجود آورد. به نام سپند که اصلاً اهمیت در اینه همه سپند رو در حقیقت خیلی مظلومه نمیشناس وقتی یک زمانی ایران به هسته ای نیاز داشت کسی کمکش نمی کرد خب آقای فخریزاده رفت تو این علم کلی پیشرفت به وجود آورد شاگردانی تربیت کرد. چند تا از دانشمندا هسته ای ما که شهید شدن باز شاگرد ایشون بودن. اما خب انقدر ایشون دانشمند مستقیم و غیر م مستقیم از طریق شاگردانش تربیت کرده که به یک خودکفایی و رشد و بالندندگی صنایه هسته ای ما رسید فکر می کنه من این جمله شما رو اینطوری تصییم می کنم او نیومده دارپا رو ببینه بیااد مثلاً یه جایی رو ایجاد بکنه اون اومده یه جایی رو ایجاد کرده بعد چشم بعد رفته مطالعه کرده ببین دیگه چه خبره یعنی برمنا
8:08 pm
الگوها و رفتارها گفته آقا جون این لازمه پس به قول ما دارپا اونا یه شکل دیگه شهید دنبال اون دارپا بود که اینو برای انقلاب ایجاد کنه و مطمئناً شما خودتون بذارین جان دشمن حاضری چیز چنین چیزی رو تحمل کنید این اگه رشد پیدا میکرد یا هر چیزی بشه اتفاقی بیفته آینده اونا رو به شدت دچار مخاطره می کنه خیلی مهمه این تیکه نگاه کنید غرب از علم تو کتابخونه نمی ترسه از همین کتابهایی که میبینی اینجا غرب از کتابا نمی ترسه. غرب از آدم هایی می ترسه که بتونن پل بشن که آدم های عالم به این کتابا برای اقتدار کشورشون کار کنن. این منحصر به فرده اون چیزی
8:09 pm
که محسن رو شاید از بقیه یه سر گردن بالاتر میبره اینه. این یعنی اینکه ما می خواهیم یک نهالیی بکاریم در این کشور که علم و فناوری رو خودمون توسعه بدیم و این توسعه بر مبنای منابع خودمون باشه بدون وابستگی به هرجا این یعنی همون علم اول یعنی اینکه ما شروع کنیم یک سری فناوری های کلیدی رو به دست آوردن اون موقع مال خودمونه اون موقع ما می تونیم حالا با جمع این فناوری ها یه زمین بازی ما و از هر یک از بچه های سپند بپرسید که معروفترین جمله حاجی چی بهتون خواهد گفت که آوا جان سپنده است. جنگ جنگ
8:10 pm
ایده هاست امروز آوا مرکز آینده پژوي عید پردازیه. خب یعنی. ما فکر میکنیم دنیا ایده هاست. این آواز ۳ بخش داشت. فلسفه و علم، قرآن و حدیث. خلقت و طبیعت. آوا، در حقیقت، به معنای آینده نگاریی و ایده پردازیست. ایشون دنبال آینده پژوهی نبود. دنبال این نبود که ترندهای دنیا رو پیدا کنه، بلکه دنبال آینده نگاری بود. به شدت به چیز اعتقاد داشت. به آینده پژوهی، به فناوری اقتدار آفرین، با نگاه آینده نگر. این اصلاً خیلی جلو برده بودش. همین دفعه آخر که اومده بود. توی فناوری کوانتومی. به من می گفت:
8:11 pm
مثلاً من دارم فناوری کوانتومی رو میخوام ببرم جلو. بهش گفتم حالا، این پول بزرگ میخواد. گفت بیا کمک کنیم یه طوری این بشه. یعنی آخرین دیدار. ما رو بحث فناوری بود. دقیقه دقیقه رو به جلو رفتن بود. it was time for him to put the great ideas of previous years into practice. library and university research wouldn't solve any problem of the country, especially with their approach of producing science that didn't have indigenous. با اینکه ما دستترسی داشته باشیم به علم هست یعنی اصلاً تمام کنوانسیونها تمام چیزها و حتی تمام جنگ
8:12 pm
معنایشون علیه دونستن مسئله بلد بودن مسئله یادگیری ماست تو همه رشته اونا گیت کیپررن اونا تعییم کنن شما رو چیا کار بکنین رو چیا کار نکنید اصلاً روش چیز نداره یعنی اصلاً روش جای شک و شبهه نیست همه این صحبت هایی که ما تا اینجا کردیم اینا هیچ کدومش خارج گیر نمیای. امکان داره تو یه داخل دیگه گیر میاد تو داخل آدمه. اون اراده اشاره کردم به مسئله اراده اون اراده باید وجود بیاد، اون عشقه باید به وجود بیاد. هرجای عالم باشین اتفاق میفته. ما اگه تمدننی به موضوع نگاه بکنیم. اگر جهانشم نگاه بکنیم ممکنه محسن فخریزادهه ای که اتفاقاً می خوام مثال برای شما بزنم در خارج هم به وجود بیاد. و اون ها به د این باشن که حذفش بکنم مثال خارجی شهید فخریزاده شهید دکتر چمرانه
8:13 pm
شهید دکتر چمران اگر اون وقایع جنگ اتفاق نمیاد شما مطمئن باشید کسی بود که به چنین سرنوشتتی مثل شهید فختاره دچار میشد دکتر چمران کسیه که از همون اول که وارد آمریکا میشه تا لحظه شهادتش سی برایش پرونده داره آمریکایی ها اینو یه روزم ولش نکردن میگه آقای دکتر البرزی. معلم ما بود. یکی از معلم های بسیار خوب دوران دبیرستان. خب ایشون یه خاطره ایشون یه پسری داشت. در اوایل انقل این صحبتی که ما داریم می کنیم مال مثلاً سال های ۶۲، ۶۳ ۶۴. دهه ۶۰. فرزند ایشون یه بچه نابقه ای بود. نبوقش انقدر زیاد بود که در دانشگاه حمایت آمریکا رفته بود اونجا بهش قورسیه داده بودن. در حال تحصیل بود. یه بچه اون موقع 19 سال این آدم ۱۹ سالله وقتی
8:14 pm
خب اون وقایی کشورم می دیید می گفت من باید بیام کشور کاری بکنم اینطوری نمی تونم اینجا ببینم در تلفنی با پدر و مادرش صحبت می کرد که من خیلی دوست دارم بیام اینا نمیذارن من بیام بهش اجازه نمی دادن بیا گفتن نه درست تموم نشده باید یه روز به پدر مادرش زنگ می زنه شبی زنگ میزنه به پدر مادرش میگه من مرخصی گرفتم یه مرخصی یه ماهه گرفتم میخوام یواشکی بیام بلیتم گرفتم و فردام میفتم میام. با هم خداحافظی کرد. فردا دیدیم گفتم پسرتون تصادف کرد. پس ما از این مدللا زیاد داریم. این بچه ۱۹ ساله اگه ۵۰ سال شده بود به کجا رسیده بود؟ اینم ثمره همون تفکرره. بله ببینید یکی از کارایی که ایشون
8:15 pm
کردن یعنی یکی از نظریه هایی که داشتن این بود که ما مدتهااست داریم مسیر رو اشتباه میریم اشتباه کجاست اشتباه اینجاست که ما اول میریم یک اختراعی یک اکتشافی یک کاری رو انجام میدیم در خود کشور خودمون در عالم اسلام نه در دنیا و جاهای دیگه یک علمی رو می میریم بهش می رسیم یا یک اکتشافی یا یک اختراعی بعد میاییم اون رو در یک سری جاها با قران مطابقت میدیم و دنبال اثبات اون در قران می گردیم در صورتی که مسیر برعکس باید باشه هیچ وقت نمیاییم کتاب خداوند رو ورق بزنیم تفکر کنیم و به اون بررسیم ولی خداوند در قران نفرموده که من آسمان و زمین رو برای مسخر شما کردم آیا آیات خدا موجوده پس این
8:16 pm
موجودیتی که آسمان و زمان مسخر ما باشه کجاست آیا غیر از اینه که مسیرش علمه سراغش رفتیم سراغش نرفتیم که تیم های بسیار تخصصی کارهای بسیار بزرگی روی بحث قرآن خلقت طبیعت فلسفه حدیث اینها می کردند مثلاً گفتن این جملات درکشش سخت باشه برای خیلی آدمها و عجیب باشه بود آیات قرآن می خوندن مبتنی بر دانش خودشون و تخخص آدم متخصصها اگر صحبت می کنیم یه ژنتیست داره این کارو می کنه یه مثلاً مهندس هوافضا اومده داره و از این ها سوژه و ایده استخراج میکردن و شروع میکردن رو اینها کار کرد من چیزای عجیب غریب اونجا دیده بودم که حالا بعدشون نمیشه. اکثر اختراعات و اینا با نگاه به
8:17 pm
طبیعت شکل گرفته یعنی بشر یک نیازی رو احساس کرده برای رفع اون نیاز اومده طبیعت رو خوب باکاوی کرده و دیده یه مصداقایی در طبیعت وجود داره اون ها رو آورده به فناوری تبدیل کرده که این بحث رو ایشون به عنوان فیزیک خلقت نام می برد یه مسئله فیزیکی که با ایشون صحبت می کردیم ایشون از حیوانات مثال می گفت چرا سراغ چرا نمییرید ببینید اصلاً جخت چهجوری زندگی می کنه مثلاً ببینید که این وقتی ما راجع به سکوت صوتی صحبت می کنیم که این فرکانس های صوتی همدیگه رو از بین ببرن جغد پرنده ایه که زمانی که پرواز می کنه. هیچ صدایی نداره صفر صداش این چطوری اتفاق افتاده خدا اینو خلقش کرده ما هم نرفتیم سراغش آقا بریم ببینیم جغده چهجوری پرواز می کنه چرا اون عقاب و اون شاهین و اون کبوتر به نسبت خودشون صدا داره ولی کاملاً بیصداست یه مثال این نمونه جرات کردن به مراجعه به این
8:18 pm
موضوعات یعنی فکر کردن به طبیعت مبنا تفکره میشه چرا چون ما اگه مبنا تفکر نداشته باشیم. الان روش ما اینطوریه دیگه واقعاً اینم باید بگیم ما الان روش مطالعه علمیمم غلط شده امروز روش مطالعه علمی ما گوگل می شود بیی ننهایت ایده گرفت برای فناوری برای تولید می گفت مثلاً اینکه این خفاش ها گله ای حرکت می کنن در تاریکی مطلق و از سوراخ های خیلی ریز میان بی بیرون و واارد سوراخ های خیلی ریز میشن بدون اینکه به جایی بخورن بدون اینکه به همدیگه بخورن بدون اینکه حالا اتفاقی بیفته و اینها این چه سیستم راداریی در این جریان وجود داره خب ما بریم این سیستم راداری رو کشف بکنیم بیاییم در سیستم های پدافندی استفاده بکنیم سیستم راداریی که در خلقت این خفاش وجود داره
8:19 pm
یا مثلاً می گفتش که یه گونه ای از سوسک ها چندین گونه از سوسک ها در مقابل تششعرات این پوست بدن این ها چه ویژگی هایی درش نهفته است که این ها در مقابل تششعات هسته ای مقاوم یا خود این مکانیزم این سوسک چگونه است که در مقابل تششعات هسته ای مقامه ما اینو باریم از دل این خلقت و طبیعت این رو بکشیم بیرون خب سپند بخش های مختلفی داره خب حالا اگر خودشون تمام داشتن عزیزان در وزارت من نمی خوام بگم اما اون چیزی که میشه گفت مثلاً شما فکر کنید این ها مثلاً یک بخش روی مسئله مسائل زیستی و ژنتیک و اینا داره کار می کنه یک بخش روی خدمت شما عرض بکنم مثلاً رو هوش مصنوعی داره کار میکنه به صورت ویژه خب یعنی کسی که سالها پیش ضرورت پرداختن بوش مسئول رو فهمیده و می دونه دنیای آینده دنیاه که کشورا ب دو دسته پیشرفته
8:20 pm
و بدوی و عقب مانده تقسیم خواهند شد و این مبنا مبنای تقسیم بندی حوش مصنوعیه خب. فعالیت های این شهید دارای طبقه بندیه در مورد ریز پرنده ها خب دشمن داشت خیلی کار می کرد حالا پهباد یه بحثه و ریض پرنده بحث دیگه مثلاً پدیده های سوارم یا مثلاً پدیده های ریز پرنده
8:21 pm
خب تهدیداتی که ممکنه تو خیلی از نقاط کشور انجام بشه از فاصله های نزدیک توسط ایادی دشمن برای نقاط حساس کشور ما برای نقاط راهبردی کشور ما ما چطوری باید با این موضوع مقابله کنیم این تهدید شناسایی شد بعد براش فرایند مقابله فرایند مقابله رفت سراغ انواع فناوری ها هم الکترومغناطیس هم لیزر هم آکوستیک و بحث اپتیک ابزارهای مختلفی که هم برای شناسایی و هم هم برای مقابله یه سری از ابزارها برای شناسایی این ریز پرنده ها چون از فلز نیستن رادار تشخیص نمی ده ارتبا پایینه و مثلاً سرعت کمه و تشخیصش فوق العاده مشکله ضمنی که خطرش فوق العاده زیاده بتونیم با ابزارهای مختلف به صورت تقاطعی اینا رو بتونیم شناسایی بکنیم که این کار به خوبی انجام شد یعنی واقعاً قابل تقدیر بود.
8:22 pm
در دنیا موضوع آکوستیک خیلی موضوع مهمی بوده ولی در ایران موضوع آکوستیک بهش پرداخته نمیشه و ایشون بنیان گذاار انجمن آکوستیک ایران. که خب توی این حوزه توی در واقع این گروه آکوستیک
8:23 pm
کارهای خیلی بزرگی اتفاق میفته که یکی از اون کارها که در دنیا هم خیلی صدا کرد این موضوع برهم زدن معاهده این دکل های به قوللی سی بود یه گروهی رو تشکیل دادن تحت عنوان گروه پلازما که روی این موضوع با توجه به اینکه ما رو بحث هسته ای خب کار زیادی کرده بودیم خب میشد از مثلاً خروجی اون دستآورد های دیگه ای رو هم گرفت مثلاً پرتو درمانی یا پرتونگاری یا پرتو دهی و همچنین بحث پلازما که بعد در واقع ترکیبی میان جامدد و و گاز هست کاربرد این برای بسیاری از درمان ها از جمله درمان های سرطانی البته میگم ما واقعاً خروجی محصولات ما و خروجی فناوری ما قطعاً دوگانه است یعنی یکگانش اینه
8:24 pm
که می تونه مقابله با تهدید باشه و یه طرف دیگهش می تونه دستآورد های مردمی و مثلاً سلامت و دارویی و اینا باشه که پلازما یکی از اون هاست بحث تولید فیوز های انفجاریه موشک های ما و همه این سیستم های موشکی به بمبست خورده بود. فيوز های انفجاری این ها یا عمل نمی کرد یا بیوقع عمل می کرد. موشک در حال حمل فیوز انفجاری عمل می کرد. موشک روی سکو بود فیوز انفجاری عمل می کرد. موشک اصابت می کرد انفجاری عمل نمی کرد. تولید فیووز انفجاری بسیار دقیق، هوشمند و بدون خطا، کار همین. در واقع جریانات بود همین پروژه بود که برای اولین بار در کشور این بحران رو در واقع حل کرد عرض کردم اینا
8:25 pm
دیگه حالا به قول خارجیان میگن بای پروداکته یعنی وقتی به یک فناوری ما می رسیم می تونیم از توش یه سری محصولاتی رو استخراج بکنیم از جمله بحث دستگاه ایکسری کامیونی هست و حتی نفر و حتی چمدانی و حتی خودروی خودروی سبوک. که خب کار خوبی که انجام شده ما هم می تونیم به صورت رنگی تصویربرداری کنیم هم با رزولوشن بالا و هم با کیفیت و دقت فوق العاده و نواخت بالا که خب الحمدلله ما در چند تا از گمرکات کشور اینا رو نصف کردیم بحث آشکارسازها و این ها حالا مثلاً دوستانی که توی این حوزه ها کار میکنن برند آی رو می شناس برند آیایی در واقع یه دستگاهی که تو همین حوزه تولید شده و تقریباً تمام دانشگاه ها ازش استفاده می کنن سازمان انرژی اتمی ازش استفاده می کنه و اون تولید سپنده برنده دستگاهی که اون تولید سپنده و روی کارهای
8:26 pm
صادراتیش هم کار کرده بودن حتی به آژانسلی هم گفته بودن گفته بودن آقا سپند این در واقع چیزا رو داره تولید می کنه اگه تو بخوای میتونه به تو هم بده ایشون رسیده بود به یه سری فناوری هایی که واقعاً باید برای کشور پی سازی می شد و از جنس اقتدار و غرور و افتخار ملی بود. مثلاً فرض کنید که فناوری زیستی. فناوری شیمیایی، الکترومغناطیس، پرتووی، اقلیم، کوانتوم، هسته ای و ده ها فناوری برتر دیگه. اینا همه فناوری های بود که هم شناسایی می شد. هم فاصله ما با دنیا ارزیابی میشد. هم به واسطه اون ایشون تیمای علمی تشکیل می داد از همین جونا از همین شبکه علمی دانشجویان و با گشاده رویی و مهربونی اینا رو همه رو به خط می کرد و اینا رو تأمین
8:27 pm
می کرد با با همه مشکلات با همه مشکلات حتی با ارتباطاتی که غیر سیستمی بود تأمین می کرد که این کلونی هایی که تشکیل داده در حوزه های فنابرانه راهبردی اینا از بین نرن این هسته ها خاموش نشند و در ده ها حوزه فناوری برتر که ما امروز رو بعضی از داریم افتخار می کنیم مثل حوزه مثلاً واکسن که از جنس زیستی هست همت ایشون بود استارت ایشون بودد و واقعاً نگاه بلند ایشون بود و ضمنا بس سرسرسازیی که ایشون کرده بود از قبل که نمی شدد که مثلاً یه شبه وارد این عرصه بشییم ایشون آزمایشگاههای مختلفو داشت نیروی انسانی مختلفو داشت. تجربه لازمو داشت پس از جنگ برای دفاع در مقابل حملات زیستیی دشمن خب کارهای زیادی کرده بود ۳۰ سال بعد از جنگ ایشون حدود ۸ ۹ تا با رو در مقابل
8:28 pm
خطرات زیستی احتمالالی همه رو به دست آورده بود. اما تو اسکیل آزمایشگاهی. بنابراین یک بستر خیلی مناسبی فراهم بود. با اومدن کرونا ایشون پیشستانه وارد این موضوع شد. و جهادگونه یعنی سه شیفت. با یه جمعیت چند صد نفره تلاش کرد. به جز عاشورا. همه روز تلاش کردن. مدیرای اونجا. یه بار. welcome to the palestinian village of alacaba. it's in the northern jordan valley. you think life here would be relatively simple and uncomplicated. for palestinians in
8:29 pm
area c uh the way that israel treats the miss a hostile population, it makes them their lives as difficult as possible, those palestinian families who live in in almost about 52 communities without any kind of service, let's see, this is the goal, the immediate goal.
8:30 pm
crisis, devastating wars, terrorism, the israeli lobby, crackdown, diplomacy, israel postalaxa flood, make sure to join the show. through facebook, twitter, only on press tv.